به اين چاک مانتو نگاه می کنم. عاشق اين چاک مانتو هستم. درواقع چاک نيست، يه پيله است پشت مانتو که ازبالا شروع ميشه و تا پايين ادامه داره، اين پيله که به آرومی گشادتر ميشه پشت يه مانتوی آبی نفتی حسی خيلی خيلی زنانه رو به من الفا می کنه.... امان از روزی که کاپشن بپوشه و يا يه مانتوی ديگه! من چه جوری درسو تحمل کنم؟
ای بابا بيايد عضو کتابخونه بشين ديگه!
آدم بايد بزرگواری رو از خيابون خيام شمالی ياد بگيره که حتی به پيکان هم اجازه می ده سرعتشو به بالای صد برسونه.
خداوندگارا
من نمی خواهم تورا رنج دهم
تنها مرا، همان گونه که هستم
پذيرا باش
-- سنت اگزوپری