3/14/2003


خوب، اين هفته هم تموم شد. هر روز ساعت صبح 5:45 بيدار شدم. تا 6 نمازم رو خوندم،تا 7 ؛on بودم و روزی هم دقيقا يک متن publish کردم، در اين مدت در طول روز اصلا به بلاگم سر نزدم ( نمی تونستم ،چون اشتراکم شبانه بود!)
اما متاسفانه سحر خيزی هم تموم شد... تعطيلات شروع می شه و به دنبالش رخوت و بيکاری.اگر در روزهای آينده اومدين و از ملال و خستگی و اينکه حالم بده خوندين زياد خودتونو ناراحت نکنين. تعطيلات که تموم بشه ( و لعنتی چقدر هم طولانيه!) حال منم با کوئيزايی که اساتيد محترم برای هفته ی اول سال جديد قولشو دادن ، خوب ميشه!
در ضمن امروز عاشوراست و من می خوام برم حرم دسته تماشا کنم و شربت بخورم ، کسی نمياد؟