3/01/2003


دقيقا هفتصد و سی دو سال پيش در چنين روزی سعدی مرد . چه جوری مرد ، من نمی دونم اما اگه خيلی مشتاقيد شايد حکايتش رو توی بوستان يا گلستان پيدا کنيد ! .
دقيقا همين ايام ، من دوباره سعدی رو کشف کردم . سراغ بوستان و گلستان رفتم و با لذت بسيار خوندم .زمانی که در حسرت يک کتاب خوب و بزرگ می سوختم دوباره به گنجينه ی بزرگی رسيدم که کنارم بود و من به ش بی توجه بودم .اين چند روز موارد ديگه ای هم از اين دست داشت مثل موسيقی سنتی که دوباره کشف شد .دور رو بر خودمون بگرديم شايد گنجهای ديگه ای هم باشه.
باری من فصل پنج گلستان رو شديدا توصيه می کنم و اگر مثل من سواد ادبی ضعيفی داريد کتاب غلامحسين يوسفی با قيمت نازل 1500 تومن پيشنهاد خوبيه . تا حروف ربط رو هم معنی(؟) کرده .
يک شاخه ی گل ازگلستان ،
يکی دوستی را که زمانها نديده بود گفت : کجايی که مشتاق بودم . گفت : مشتاق به که ملول .