10/25/2003

شديدا به ش احتياج دارم، حتما بايد به دستم برسه، هر جور هست پولو از مامانه جور مي کنم و از خونه مي زنم بيرون تا گيرش بيارم. هنوز سر شبه و اگه به دستم نرسه،نمي دونم چه طور مي تونم تا موقع خوابو سر کنم؟ هوا گرمه و اين گرما به همراه بوي گازوئيل و سرب تهوع آوره، به علاوه ي تاريکي که من ازش متنفرم. شب شنبه است وخيابونا حسابي خلوته، بيشتر مغازه ها بسته است، بايد برم پيش هميشگي که ازش تهيه مي کنم، آخه به م تخفيف مي ده. از صبح تا حالا رو بدون اون سر کردم و الآن خوشحالم که بالاخره گيرش ميارم. اوه خداي من، گندش بزنه اين شانسو، تعطيله! حالا چيکار کنم؟، لعنتي!، بايد برم يه جاي ديگه، چار راهِ راه آهن هم هست، پول تاکسي دارم؟، آره، تاکسي مي گيرم،چهاراه رو مي پيچم، مثل اينکه اينم تعطيله! اما نه، تازه داره باز ميکنه، شانس آوردم، ازش مي پرسم، نداريم، اين يکی مدلای گرون ترشو داره، اگه پونصد تومن ديگه داشتم می تونستم يکی رديف کنم، لعنتي!
توي يه جمعه شبِ تاريک و تهوع آور و گرم در حالي که ساعات زيادي تا موقع خواب مونده، من ِ بينوا بدون اينترنت چه کار کنم؟ وقتمو چه جوری بگذرونم؟! چطوره برم سر چار راه بايستم شايد يکي پيدا بشه به يه جوون معتاد به اينترنت ده دقيقه Account بده! کمک کنيد در راه خدا...