2/12/2003





دستش رو روی پيشانی اش گرفته و توی مبل راحتی چمباتمه زده ، در اين حالت با سر خميده و قامتی مچاله شده خيلی کوچک و نحيف به نظر مي آد . ناراحته . يک بعد از تعطيلشو موقعی که چند بار موقع بيرون رفتن پسرشو صدا زده و جوابی نگرفته اميدوار به يک تعطيلی خوب و عصری لذت بخش به همراه خانواده و فرزندان عزيزش بوده . اما حالا...؟ . بحث با دخترش بالا گرفته و به دعوا کشيده ، هوا هم سرد بوده و فقط باد خورده.
توی مبل لميده به صحبتهای همسرش گوش ميده که تنها جنبه ی دفاع از خود داره و هيچ کس رو جز خودش آروم نمی کنه .