2/03/2003

انگيزه : لحظات ميگذره و زندگي از دست من در ميره ، همه ي اينها الآن هست ولي بعدا حتي در حافظه ها هم پيدا نمي شه ! پس بايد يك جا ثبت بشه ، يك جا نوشته بشه . و چه جايي بهتر از وبلاگ !
مثال عملي : خرجهاي امروزتو بگو پسرم؟
25 تومن براي يك كورس تاكسي و سه عدد بليط اتوبوس بابت رفتن به دانشكده ،90 تومن بابت بازگشت تا تقي آباد ، 1950 تومن بابت خريد كتاب "چراغها را من خاموش مي كنم" . 800 تومن بابت خريد ويژه نامه ي مجله ي فيلم ، 1500 تومن بابت 5 ساعت وقت اينترنت ،180 تومن بابت كرايه ي دو روزه ي فيلم "بعد از ظهر نحس" ، 100 تومن براي سه عدد و نصفي نون فري ، 250 تومن براي چيپس پياز و جعفري موقع تماشاي "هوش مصنوعي" و بالاخره 75 تومن كرايه ي بازگشت تا خانه !
خوب ديگه ، راحت شدي ؟ امروزت ثبت شد ؟!
نه، چند لحظه صبر كن يك چيز ديگه هم مي خواستم بگم ، آها يادم اومد:
- ماشالله ... بازم هست؟رودر وايستي نكني يه وقت ! باباهه سه شيفت كار مي كنه ؟ آره !
گونه هاش سرخ ميشه و سرشو مي اندازه پائين ، بعد با صداي ضعيفي كه به زور شنيده ميشه ميگه :
- آره!