1/10/2003

قلبم به شدت مي زد و دستام يخ زده بود ، كاملا هيجان زده و اسير نفس بودم . به چشماش نگاه كردم و خنده ام گرفت ،در اوج عصبانيت وقتي يك لحظه به اين فكر كردم كه چرا با هم دعوا مي كنيم به اينكه به چه راحتي ميشه توضيح داد و ما نمي فهميم خندم گرفت حالت تهوع بهم دست داد ...